عقائد الحقه

عقائد الحقه

عقائد ا لحقّه مأخوذ از کتاب و عترت که لن یفترقا ابدا

 و قابلیات مختلف افتاده چنانچه در حد ضبط نمی آید .و تحقق دیگر مظاهرعا لیۀ قدسیه به اسماء

 و صفات  الهی بر وجه اجمال  تواند بود ،چه شئونات الهیت غیر متناهی است و این  ولایت بر

سبیل اتمیت و اکملیت در نشأ ۀ  کاملۀ  خاتم  الاولیاء ظهور می یابد زیرا که مظهر ولایت مطلقه

است که باطن نبوت حضرت رسالت محمد (ص)است که در نشأ ۀ نبوت و صف رسالت مانع و

عایق اظهار کمال آن بود و چون باطن نبوت در صورت خاتم  الاولیاء  که حضرت مهدی (عج)

است  ظهور و بروز یابد  اظهار آن کمال بر وجهی که  اتم و اکمل از آن متصور نباشد  خواهد

فرمود. و همچنانچه در آن نشأ ه ختم  نبوت نمود در این نشأ ه ختم  ولایت  نماید و خاتم الاولیاء

همان  خاتم الانبیا و باطن نبوت آن حضرت است . وعطیه ای از عطیات و حسنه ای از حسنات

 ا وست و لهذا حضرت رسالت بدین عبارت فرموده که :« یواطی اسمه اسمی و کنیته کنیتی » و

 چون ذات  خاتم الاولیا ء مستلزم انکشاف اسرار حقایق توحید و کمال است و در آن کفر و ستر

 که از لوازم جهل است  بالکلیه  مرتفع است هر آینه یک نفس بلکه در آنی  واحد  در عالم کافر

یافت نگردد.و جمیع اهل عالم عارف و موحّد باشند هر یک به قدر قابلیت خود حق را شناسند و

عدل حقیقی که گفته اند که ظلّ وحدت حقیقی است و مشتمل بر علم شریعت و طریقت و حقیقت

است بتمام و کمال ظاهر گردد وهر یک از موجودات به کمالی که لایق استعداد اوست برسد چه

 از مقتضیات  اسم  العدل  است که حق هر ذی  حقی به حسب  استحقاق او بدو  رساند و جمیع

اختلافات  فرق و طوایف  از میان ارباب  شبهات  برداشته  عدل حقیقی  ظاهر و باهر گرداند و

کثرات بی نهایت صورت وحدت پیدا کند و چون خاتم الولایة صاحب توحید ذاتی است و حق به

ذات و صفات و اسماء بر او تجلی فرموده و او را ازهستی خود نیست گردانیده و ذات و صفات

 و افعال او ذات و صفات و افعا ل حق  شده  بنابر این عین  وحدت  گشته  است پس هر آینه او

واقف و عارف حق به سر وحد ت باشد زیرا که کما ل معرفت هر شئ فرع آن است که عارف

عین آن شئ  گردد .چه «لا یعرف الله الا الله »  اشارت به این معنی است .پس محقق  گشت که

ظهور تمامی  ولایت و کمال  حضرت مصطفی (ص) و مرتضی –علیهما  الصلوة و السلام  به

خاتم اولیا خواهد بود ، چه کمال حقیقت دایرۀ مقرر است که در نقطۀ اخیره به ظهورمی رسد و

 خاتم الاولیاء چنانچه معلوم شد حضرت مهدی علیه السلام است که موعود حضرت رسالت است

 آنجا که فرمود :« لو لم یبق من الدنیا الا یوم اطال الله ذلک حتی یبعث فیه رجلا منی او من اهل

بیتی  یواطی  اسمه اسمی و اسم  ابیه  اسم  ابی ، یملاء الارض  قسطاً و عدلا کما ملئت  ظلماً و

جوراً» و قال ایضاً : « المهدی  من عترتی  من اولاد  فاطمة علیها السلام » پس حقایق و اسرار

الهی  جمیعاً  در تمامی دور عالم ظاهر شود . همچنانچه  در دور نبوّت کمال  احکام  شرعیه و

اوضاع ملیه در زمان خاتم الانبیاء به ظهور رسیده ختم نبوت به آن حضرت گشت در دور ولایت

 نیز اسرار الهی و  حقایق و معارف  یقینی در دور خاتم اولیاء  به کمال  رسیده  به آن حضرت

مختتم می گردد. فلهذا حضرت رسا لت در وصف حضرت مهدی فرموده : « یرضی عنه ساکن

السماء و ساکن الارض من  نباتها  شیئاً الا اخرجته حتّی  یتمنی الاحیاء الاموات » یعنی زندگان

تمنا کنند که کاشکی مردگان زنده شدندی تا فایده و غرض حیات حاصل کردندی و عارف حقیقی

 گشتندی که خاتم الاولیاء که مظهر دایرۀ ولایت مطلقه است نقاط وجودات اولیاء همه مثال اجزا

و اعضای خاتم الاولیااند چه حقیقت ولایت در هر فردی از افراد اولیاء به صفتی از صفات کمال

 در نقطۀ اخیر که امام  مهدی علیه السلام  است ظهور یافته و در این نقطۀ  اخیره  کمال  بالقوۀ

دایرۀ  ولایت به ظهور رسیده و به  فعل آمده  چنانچه جمیع انبیاء علیهم السلام اقتباس نور نبوت

تشریعی از مشکات نبوت خاتم الانبیاء می نمایند ،تمامی اولیاء نور ولایت و کمال ازآفتاب ولایت

 خاتم الاولیاء  می برند و لهذا ولایت  خاتم الاولیاء  مسمی به ولایت شمسیه است و ولایت سایر

اولیاء مسمی به ولایت قمریه .چه مأخذ نور ولایت جمیع اولیاء ولایت مطلقۀ خاتم الاولیا ست و

همچنانچه  خاتم الانبیا رحمة للعالمین  گشته و جامع مخالفات دایرۀ طرق نبوت شده خاتم الاولیاء

نیز به  حکم « الولد سرّابیه » مظهر رحمت عام که مراد رحمت رحمانی است  گشته مخالفات

دایرۀ  طرق ولایت و هدایت را جامع گردد.و سعادت دو جهانی در متایعت آن حضرت منحصر

شود و اصول بر یک اساس قرار گیرد و به حکم  ظهور احکام وحدت اختلاف کثرات از میان

برخیزد و آنچه حضرت مقدسه شیخ سعد الدین حمویه " قدس سره "فرموده که :

« لن یخرج المهدی حتی یسمع من شراک نعله اسرار التوحید » ( یعنی خروج نمی کند حضرت

مهدی مگر اینکه از بند کفش حضرت اسرار توحید شنیده می شود)  برمنصۀ ظهور جلوه گری

کند . بدان که  عالم مجردات و مادّیات مطلقاً صورت انسان کامل است زیرا همچنانچه الله تعالی

 مشتمل بر حقایق کلّ اسماء است و متقدّم و متجلّی به همه است حقیقت انسان کامل نیز که مظهر

 حقیقی اسم ( الله )است مشتمل و متقدم بر حمیع مراتب و مظاهر است و بواسطۀ اتحاد مظهر و

ظاهر جمیع حقایق الهیّت و کونیّت در صورت انسان کامل به ظهور آمده .

 پس  حقیقت  انسان بر جهتین  است : الهیت  و عبودیت . و تصرف  انسان در عالم  بنابر کمال

استعداد ذاتیه و اتصا ل به قدرت باقی صفات الهیت تواند بود . خلاصۀ کلام آنکه خورشید حقیقت

 محمدی است "علیه السلام"که در فلک  ظهور و اظهار مسیر ودور می نماید و به طریق ظهور

و بروز در مظاهر کمّل  ظاهر می گردد پس هر آینه چنانچه  آن خورشید از تحت الارض غیب

وحدت و خفا در مراتب ظهور و کثرات از جانب  مشرق طلوع  نموده  در صور ظلال تعینات

انبیاء" علیهم السلام" به درجات ارتفاع  برآمد و تبیین احکام وقوانین شرعیه که وسیلۀ وصول به

حق است که مستلزم  معرفت  یقینی است نمود  تا زمانی که به درجۀ استواء  نشأ ۀ آن حضرت

کمال  یافت و به غایت ارتفاع  رسیده برزخ و  ولایت و مشرف بر جمیع احکام کثرت و وحدت

گشت .همان  خورشید در جانب مغرب به صور اشخاص اولیاء  جلوه گری  نموده از کثرت به

وحدت و از ظهور به بطون می رود .پس هر آینه در مقابل هر شخصی از اشخاص انبیاء تعینی

است از تعینات اولیاء امت مرحومه واقع باشد   و به استشهاد حدیث

« علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل » آورده شد .همچنانچه از افق شهادت ظهور یافته بود در افق

 غیب مخفی شود و مبدأ و معاد یکی شود و دور دایرۀ کمال به اتمام رسد .

از رسا لة الانوار(تفسیر آیه نور) تالیف شرف الدین محمد نیمدهی از علمای قرن هشتم با تغییری

جزئی نقل شد .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: محسن ׀ تاریخ: چهار شنبه 2 خرداد 1388برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , aghaedhagha.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com