عقائد الحقه

عقائد ا لحقّه مأخوذ از کتاب و عترت که لن یفترقا ابدا

 

                            بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلوة والسلام علی سیدنا محمدوآله الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین .

قال الله تبارک و تعالی فی القرآن الکریم "انّا نحن نزّلنا الذکر وانّا له لحافظون"

سورۀ حجرآیه 9 .

 "بدرستی که ما قرآن رانازل کردیم و ماآن را هر آینه حافظ و نگهداریم "

خداوند در این آیه با چند تاکید ذکر خفظ قرآن کرده که اگر خداوند حافظ قرآن نبود  قرآن هم مانند سایر کتب آسمانی تحریف و کم و زیاد شده بود همانگونه که چندین بار بر این تحریف اقدام کرده و رسواشده اند همانطور که چند سال قبل یهودیان آیاتی که در مذمت یهود بود حذف نموده وچاپ کردند وهمۀ آن قرآنها به دریا ریخته شد اما سایر کتب حتی آسمانی غیر قرآن کریم این معجزه را شامل نگشته و از این تحریف و تغییر و تبدیل بی نصیب نبوده وسایرکتب علماوشعرا نیزاز این تحریف بی بهره نبوده واین تغییرعلل متعددی دارد یکی اینکه اهل تسنن چون دستشان از دامان اهل بیت عصمت و طهارت کوتاه است و از این منبع فیض بی بهره هستند واین حقیقتی است آشکار و انکار ناپذیر که هر کس دستش از دامن اهل بیت وحی کوتاه بوده نور علم بر او نتابیده و در ظلمت جهل دست و پا زده و گمان برده عالم است مانند فخر رازی که مسلّم از اهل تسنن است و کتب بسیارتألیف کرده و از نور علم و حقیقت بی بهره بوده و همه جا تشکیک می کند تا اینکه لقب امام المشککین به او داده اند  زیرا در روایت آمده (العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء)بعضی بسیار درس خوانده اند و زحمت کشیده اند اما چون معرفت نداشته و نور علم از مشرق اهلبیت وحی بر آنان نتابیده مطالب را اشتباه فهمیده و مصداق آیۀ شریفه گردیده اند سوره جمعه(مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا)که بقول شاعر :

نه محقّق بود  نه دانشمند                                       چارپائی بر او  کتابی چند

فلذا عالمی برجسته که از همۀ جهات ممتاز و دارای فضل و شایسته باشد در بین آنا ن وجود نداشته  بدین جهت در طول تاریخ همیشه در این تکاپو بوده اند تا کتب علما و شعرای شیعه را تحریف و مطالب دالّ بر تشیع را حذف و مطالبی دال بر تسنن برآن افزوده تا آنان را هم مذهب خود قلمداد کنند و در این کار موفق بوده اند سبب دیگر که باعث گردیده تا امثال حافظ و سعدی و مولوی به اهل تسنن مشهور گردند عالم نمایانی هستند که از علم و تحقیق بی بهره و حبّ جاه و مقام و حسد بر آنان غلبه کرده و تمام وجودشان را فرا گرفته چون می بینند که به امثال حافظ و سعدی احترام میگذارند و به آنان عشق می ورزند و اشعارشان ورد زبان مردم است حسد میبرند فلذا برآنان مهر تسنن می زنند تا مردم را از آنان دور و به خود نزدیک سازند اما غافل از اینکه :

چراغی را که ایزد برفروزد                         هر آنکس پف کند ریشش بسوزد

و به قول خود حافظ رحمة الله علیه :

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق          ثبت است درجریدۀ عالم  دوام  ما

اما شعری که ما آورده ایم در تسلیت شهادت مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام ،همین شعر خود دلیل روشنی بر شیعه بودن حافظ است زیرا این اشعار مصداقی غیر مولی ندارد.

دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند 

            واندر آن ظلمت  شب  آب  حیاتم  دادند

و چند بیت بعدش چه کسی میتواند مصداق این اشعار باشد و علاوه بر این اشعار ،حافظ قصیده ای دارد که ما آن را در وبلاک قرار داده ایم ودر آن حافظ بعد از قسمهایی که میخورد میگوید:

به حق دین  محمد به  خون  پاک  حسین    

                                                به  حقّ  مردم  نیک  از مهاجر و انصار

که نیست دین هدی رابه قول پاک رسول 

                             امــام   غیر   عــلی    بعد  احمد   مختار

به سال هفتصد وهشتاد بد  که درشیراز  

                               تمام   گشت  به یک  روزجمع  این  اشعار

به  دشمنان  منشین  حافظا   تولا  کن 

                             نجات خویش طلب کن به جان هشت وچهار

معلوم میشود حافظ آن زمان هم دشمنان زیادی داشته همانگونه که در تاریخ آمده است و حافظ به خود می گوید اگر خواستی از گزند دشمنان در امان باشی تولاّ کن یعنی امیرالمومنین را ولیّ خود قرار بده و نجات خویش را از هشت و چهار که دوازده امام هستند طلب کن ،این قصیده را از دیوان حافظ حذف کرده اند ولی در چاپ قدسی و چاپ اسلامیه موجود و چاپ شده و در غزلی دیگر میگوید : ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش  ....

تا آنجا که:

 امروز زنده ام بولای تو یا علی                  فردا به روح پاک امامان گواه باش

قبرامام هشتم وسلطان دین رضا                  ازجان ببوس و بردرآن بارگاه باش

شیعه تا هفت امامی داریم ولی هشت امامی نداریم اگر کسی امام رضا علیه السلام را به امامت قبول کرد بقیه را هم قبول داردو دوازده امامی است و حافظ اینجا اقرار به امامت آقا علی بن موسی الرضا دارد البته من از حضرت حافظ عذر میخواهم که چنین استدلال میکنم چون او بالاتر از این حرفهاست که به این حرفهای پایین به مذهبش استدلال شود زیراعطری است که خود میبوید نه آنکه عطّار میگوید.هر یک از غزلهایش دلیلی است بزرگ بر این مدعی،زیرا غیر از شیعه و محب اهلبیت عصمت

و طهارت نمی تواند چنین حقایق و مطالب عرفانی بلندی را بر زبان آورد :

درازل پرتو حسنش زتجلی دم زد           عشق پیداشد و آتش به همه عالم زد

الی اخر....

کدام سنی میتواند چنین بفهمد و بگوید؟ اینها اینقدر نفهم و گمراه هستند و از کمترین حیثیت و شعوری بی بهره که شخصی را که در تمام عمرش مفعول واقع شده امام خود می دانند  که خود اهل تسنن در کتب خود این صفت را به او نسبت داده اند و آن را هم بد نمی دانند گذشته از جنایات دیگرش و ظلمی که در حقّ حضرت زهرا سلام الله علیها که  عصمت الله و پارۀ تن پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله بود روا داشت و حقّ مولی الموحدین یعسوب الدین که نفس نفیس پیغمبر اکرم بود به نصّ آیۀ "انفسنا"خلیفۀ بلا فصل حضرتش بود به حکم آیۀ " اکملت لکم دینکم "حق صاحب ولایتی که پیغمبر اکرم فرمود:من کنت مولاه فهذا علی مولاه و حق آنکه" ممسوس فی ذات الله" بود را غصب کرد چنین شقی و غاصب و جنایتکار را امام خود و جانشین پیغمبر میدانند آیا اینان از خصیصۀ انسانیت به دور نیستند اگر کسی دارای  ذره ای شعور باشدو از کمترین ویژگیهای انسانیت برخوردارو خللی در نطفۀ او نباشد هرگز چنین افراد جنایتکار و پست و کافر و منافق و شرور و ظالم و بیرحم و سفاک و جاه طلب و غاصب  و بیشرم و بی حیا و بی وقاحت و گستاخ که خطاب به نبی اکرم صلی الله علیه وآله بگوید:(هذا الرجل لیهجر)را به دوستی انتخاب نمیکند تا چه رسد او را پیشوای خود قرار دهد زهی بی خردی و نفهمی و حماقت و خریّت و سفاهت.

اینها مصداق آیۀ شریفه ای هستند که میفرماید: "لهم قلوب لا تفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون "سوره اعراف 179

و بقول مولوی:آنجا که روایت پیغمبر را شرح می دهد که فرمودند: خداوند ملک را خلق کرد و در او عقل را قرار داد و بهائم را خلق کرد و در آنها شهوت قرار داد و بنی آدم را خلق کرد و در آنان عقل و شهوت را قرار داد پس آنکه از بنی آدم عقل بر شهوتش غلبه کند از ملک پرّان شود و آنکه شهوت بر عقلش غلبه کند از بهائم پست تر گردد می گوید:

قسم دیگر با خران ملحق شدند                       خشم محض و شهوت مطلق شدند

نام  کالانعام  کرد  آن  قوم  را                       زانکه نسبت  کو، به  یقظه نوم را

گوید نام آنها را چهارپایان نهاد زانکه هیچ نسبتی بین آدم خواب و آدم بیدار نیست اگر حافظ و سعدی و مولوی سنّی هستند یک شیعه روی کرۀ زمین مجوی اما سعدی که بعضی بیسوادها یا مغرض و حسود میگویند سنّی است علاوه بر اشعار و قصیده ای که در مدح مولا دارد و از دیوان او خذف کرده اند و مرحوم شهید قاضی نور الله شوشتری در کتاب مجالس المومنین خود می گوید : مولانا نورالدین بدخشی که از افاضل و شاگردان سید علی همدانی است در کتاب خلاصة المناقب قصیده ای که زیاده از پنجاه بیت است در مدح مولا نقل می کند که قاضی نورالله بعضی از آن اشعار را آورده:

  علی کو را خدا بی شک ولی خواند                به امر حقّ ولی  کردش  پیمبر

پس از بیان اوصاف مولا و قسمهایی که میخورد و می گوید :

 به  رنج    اهل بیت   و آه زهرا                   به  خون   نا حق  شبّیر شبّر            

به آن روزی که وحی آمد نبی را                  که از پالان اشترساخت منبر

که بعد ا زمصطفی  در  کلّ عالم                   نبد   فاضلتر و  بهتر ز حیدر

پس  از احمد امام  حقّ علی  دان                  که  بُد او نفس معصوم مطهر

مسلّم    شد   سـلونی    گفتن   او                   که علم مصطفی رااو بود در

و بعد از چند بیت دیگر میگوید:

ازآن  گفتم  که  تا خلقان  بدانند                   که سعدی زین سعادت نیست بی بر 

ایا   سعدی   تو  نیکو اعتقادی                   ز  دین  و  اعتقاد  خویش   خور  بر

و جای دیگرسعدی در دیوانش می گوید:

غیر از علی که  لایق  پیغمبری   بود            گر  خواجۀ   رسل   نبود   ختم  انبیاء

فرداکه هرکسی به شفیعی زنند دست            دست من است و دامن معصوم مرتضی  

و جای دیگر گوید:

سعدیا شرمی بدارآخرچه میترسی بگو        نیست بعد از مصطفی مولای ماالا علی

سعدی  اگر  عاشقی  کنی  و  جوانی          عشق   محمّد   بس  است   و  آل  محمّد

 ادامه مطلب


ادامه مطلب
نویسنده: محسن ׀ تاریخ: جمعه 11 خرداد 1393برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , aghaedhagha.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com